پخش یارانه سوخت بین مردم اشتباه است، باز نقدینگی را افزایش میدهد و تورم زا خواهد شد و در نهایت دریافت کنندگان یارانه هم راضی نخواهند بود و سرمایه زیادی تباه میشود.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:43
برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:43
برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 17:03
امروز برای گرفتن گواهی امتحان جامع و انجام کارهای پایان نامه رفتم دانشگاه. باران می بارید و هوای خوشبو و زیبایی بود. با اینکه راه دور بود و در نهایت مدیر گروه هم نبود و کار گیر کرد و از گواهی هم خبری نبود اما به من خوش گذشت در این باران زیبا. رسیدم خیس و تلیس شده بودم و سرماسرمایم شده بود اما چه باک... روز بارانی زیباست و نباید در اتاق ماند و باید رفت و قدم زد.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 161 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 17:03
برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 17:03
چهارشنبه رفتم و برای خود یک شلوارو کاپشن خریدم. وضع سر و ریختم بدجور بهم ریخته است و لباسها کهنه شده ند. لباس هم از قرار هم بی کیفیت شده ند و هم گران. رمانی از هاندکه خواندم که هیچ دوست نداشتم. اصلا با روحیه من سازگار نبود بی جهت کتاب را گرفتم به نظرم در سن و سال من همان چسبیدن به رمانهای کلاسیک معقول تر است و البته مطالعه رمانهای ایرانی. امسال کمتر رمانی چاپ شده که با شرایط موجود طبیعی هم هست. تا چه پیش آید.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 158 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
امروز به یکی دو نفر از دوستان که مدتی بود ازشان بی خبر بودم تماس گرفتم، به مهدی پیامی دادم، با کاوه صحبت کردم، با پدرام حرف زدم که بیش از یک سال پیش دیدمش و دست آخر با یوسف گپی زدیم. این یکی گفت احوال, دکترهای مملکت چطور است و چرا احوال, مریضها را گرفته ند؟ من گفتم مگر بیمارید؟ جواب جالبی داد به این مضمون که وقتی شما دکتر هستید ما هم مریضیم. حرف بامزه ای دادو به هر حال درس هم بخشی از زندگی من شده است و کم کم از بخش ادبی من مهمتر شده است.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 164 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 148 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 170 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 170 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
پس از مدتی، اینترنت, وصل شد. دلتنگش نبودم البته. روز پنج شنبه با هزار من بمیرم تو بمیری رفتم کلاس زبان. بد نبود. هفته آینده امتحان میان ترم داریم. زبان من ضعیف است. روز جمعه روزی بود که به سختی گذشت. از آن روزهای بد که آدم را کلافه میکند. ناهار هم نخوردم و شب هم بد خوابیدم معده درد هم گرفتم. خوشبختانه صبح شد و کمی بهتر شدم. انشالله روزهای آینده بهتر خواهند شد.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 181 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
چند روزی ست که احوالم ناخوش است. دیروز نتوانستم به اداره بروم و ماندم منزل. چیزی هم نخوردم تقریبا. اما گرسنه هم نشدم. بیشتر روز را خوابیدم اما سعی کردم ناخوش نمانم. صبح امروز که دوشنبه باشد با هر جانکندنی بود خودم را به اداره رساندم. کمی بهتر اما سرم کماکان درد میکند و دلم هم مثل سیر و سرکه میجوشد؟ چرا؟ چون نیک بنگری بی جهت.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 167 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39
هوا بسیار آلوده است، گلویم می سوزد و بدن درد هم دارد. دلیلش آلودگی, است. با این حال، روزگارم خوش است. در اداره بحث آنفولانزا داغ است که واگیر شده و باید مراقب بود. آدم نگران میشود. گویا باید مدام باید دست و رو را شست. به خصوص درمورد ما که زیاد با مراجعین رو به رو می شویم.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 162 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:39